این بخش از سه مکالمه کوتاه با موضوع ابراز خوشحالی در مورد موفقیت دیگران در زبان انگلیسی تشکیل شده. مکالمات به هم نزدیک هستند اما با اصطلاحات و جملات متفاوتی ساخته شده اند. سعی کنید هر یک را به صورت جداگانه ای تمرین کنید. توجه داشته باشید که مکالمات به صورت تحت الفظی ترجمه نشده و معنی عمومی جمله جلوی آن نوشته شده.
ابراز خوشحالی – مکالمه شماره 1
|
فارسی |
انگلیسی
|
خبر خوب را شنیدی؟ |
A: Did you hear the good news?
|
نه، نشنیدم. |
B: No, I haven’t.
|
ترفیع گرفتم. |
A: I got a promotion at my job.
|
واقعا؟ |
B: Did you really?
|
جدی می گم، خیلی هیجان زده ام. |
A: Seriously, I am so excited.
|
خب، مبارک باشه. |
B: Well, congratulations.
|
ممنون. |
A: Thank you.
|
خیلی برات خوشحال شدم. |
B: I’m so happy for you.
|
جدی می گی؟ |
A: Really?
|
بله، استحقاقش را داری. |
B: Yes. You really deserved this.
|
واقعا؟ |
A: You think so?
|
بله، آفرین. |
B: Yes. Good for you.
|
ابراز خوشحالی – مکالمه شماره 2
|
فارسی |
انگلیسی
|
خبر خوب منو شنیدی؟ |
A: Have you heard my good news?
|
چیزی هنوز به من نگفتی. |
B: You haven’t told me anything yet.
|
اوایل همین هفته در کارم ترفیع گرفتم. |
A: I got a promotion at work earlier this week.
|
راست می گی؟ |
B: Is that right?
|
حقیقته. خیلی خوشحالم. |
A: It’s the truth. I am really happy.
|
ترفیعت مبارک باشه. |
B: Congratulations on your promotion.
|
خیلی ازت ممنونم. |
A: Thank you very much.
|
خیلی برات خوشحالم. |
B: I am really excited for you.
|
واقعا؟ |
A: Are you really?
|
جدی میگم. شایسته ی این ترفیع هستی. |
B: I’m serious. You deserved this promotion.
|
واقعا اینطوری فکر می کنی؟ |
A: Is that what you really think?
|
بله. |
B: Yes, I do.
|
ابراز خوشحالی – مکالمه شماره 3
|
فارسی |
انگلیسی
|
بهت نگفتم چی شده، گفتم؟ |
A: I haven’t told you what happened yet, have I?
|
من که چیزی نشنیدم. |
B: I haven’t heard anything.
|
رییسم ترفیعی بهم پیشنهاد کرد و من هم قبول کردم. |
A: My boss offered me a promotion, and I took it.
|
جدی می گی؟ |
B: Are you serious?
|
بله، خیلی هم هیجان دارم. |
A: Yes, I am really excited.
|
عالیه، مبارک باشه. |
B: That’s great. Congratulations.
|
ممنونم. |
A: I appreciate that.
|
نمی دونی که چقدر برایت خوشحالم. |
B: You have no idea how happy I am for you.
|
واقعا؟ |
A: For real?
|
می دونم که بهترین گزینه برای آن ترفیع بودی. جدی میگم. |
B: I believe you were the best choice for that promotion. I really do.
|